بدون عنوان
پسرم تولدت مبارک..
گفتم بیام الان که نصف شبه بنویسم و اولین کسی باشم که تولدت رو بهت تبریک میگم.گلم.عشقم.عزیزم.تولدت مبارک...یکساله شدی..باورش برایم سخت است..چه زود گذشت..یکسال پر ازسختی و شادی و خستگی و ....
یکسال پر از عشق مادرانه....تو مرا مادر کردی و من از تو تشکر میکنم.پسرم نفسم و روحم با تمام وجود میگویم عاشقتم..
عاشق بوی تنت ...شیطنت چشمانت..رفتارهایت و عاشق صدای نازت..و از همه مهمتر عاشق روحت هستم.تو معصومی و پاک..
یادش بخیر پارسال این موقع بابایی مثل الان خواب بود و من داشتم از تکونهای عجیب غریبت حس میکردم داری میای..و کم کم شروع دردها و بالاخره اتمام انتظار...
پسرم یادش بخیر..ساکم و مدارکم آماده بود...توی ماشین بابایی گذاشته بودم...که هروقت دردم گرفت زود بریم..الان اشکام داره میریزه..خدایا ممنونم که این فرشته ی زیبا رو بهم دادی...
فرشته ی زیبای من تو آمدی و مرا از تنهایی نجات دادی و انید زندگی را در دلم روشن کردی...
پسرم آنهمه درد و رنج زایمان در مقابل دیدنت هیچ بود...پسرم تمام هستی من دیوانه وار دوستت دارم..عزیزم
پارسال تو دلم بودی و این لحظات واپسین لحظات یکدل بودنمان بود...دلم برای آنروزها هم تنگ شده.آخه اون موقع تو فقط مال من بودی...مال خود خودم.....پسرم دلتنگ تکونهات شدم..آخ..
دلتنگ لحظه شماری واسه دیدنت...
اما چیزی که به این دلتنگی پایان میدهد با تو بودن است..الان صدای نفسهات داره لالایی میخونه واسم..امید زندگی بهم میده..
تو از خودمی..کسی از جنس خودم از وجود خودم..از خون خودم..پسر خردادی من سالروز زمینی شدنت مبارک.....
میبوسمت......بووووووس..دستای کوچیکتم میبوسم..الان باید سعی کنم بخوابم چون روز کلی کار دارم.با تمام وجودم و عشقم برات تولد گرفتم...
امیدوارم همه چی خوب باشه...درسته تو لیاقتت بالاتره اما خوب از مادر حقیرت بپذیر...فدایت بشوم...بوووس