علی جووونمعلی جووونم، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 9 روز سن داره
مامان مرضیهمامان مرضیه، تا این لحظه: 34 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره
زندگی مشترکمون زندگی مشترکمون ، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره
بابا حسنبابا حسن، تا این لحظه: 35 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره

با تو مادر شدم ..پسرم

شش ماهگی

1393/9/3 13:40
نویسنده : مامان مرضیه
721 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ..پسرم شش ماهگی مبارک..1 آذر شما شش ماه تموم شدی...روز شنبه بود و شما نصف راه رو تا یک سالگی اودی گلم...مبارکه..خودم واست دسر درست کردم با هزار سختی آخه شما نمیذاشتی که...اینم عکسهاش....راستی چون بدجور سرماخوردی و آنتی بیوتیک مصرف میکنی دکتر گفت واکسنت بمونه واسه هفته ی بعد...

 

 

 

 

 

 

 

 

اینم یک روز پاییزی.....

اینم سوپ خوردن تو....

اینم با سرنگ غذا خوردنت..بازم با سرنگ وقتی میدم کمی میخوری...

 

بالاخره غلت زدی...البته یک دور...فقط از پشتت به رو شکم و سریع خودت دستتو از زیرت کشیدی بیرمن..روز 28 آبان چهارشنبه صبح واسه اولین بار غلت زدی...روزی یک یا دوبار این کا رو میکنی...و یواش یواش میشینی البته با کمک بالش و هی میفتی...راستی این روزها تا کمی ازت دور میشم میرم دستشویی یا آشپزخونه محکم پاهاتو میکوبی زمین و جیغ میکشی و منو صدا میزنی..آخ قربونت بشم..

 

 

امروزم تولد پسرخاله ات امیرعلی جوووونه ...مبارکه...کادو هممون جمع شدیم و ماشین شارژی خریدیم..حالا تو پست بعدی عکسهاشو میزارم.. درضمن بابایی دیشب بدجور دعوام کرد آخه ازش خواستم عکسهای گوشی رو بده تا بزارم تو وبلاگت اما اون به وبلاگ و وبلاگ نویسی .....کرد و منم ناراحت شدم...نمیدونم چرا قاطی میکنه هر از گاهی...منم دلم ناراحته.....دلشکستهدلشکسته

 

این عکست تو ایل گلی صبح روزی که مرتضی پاشایی خواننده ی محبوبمون به رحمت خدا رفت...

23 آبان

رستوران بالیق...روزی که مامان سارا اینا رو بخاطر بازگشت از مکه مهمون دعوت کرده بودیم

اینم یک روز با مامان سارا و خاله فاطمه رفته بودیم مرکز خرید رفاه که هم امیرعلی و هم شما رو سوار کرده بودیم تو ماشین که سبد خرید هم هستن..همه ما رو نگاه میکردن..از اونجا واست لباس هم خریدم

30 آبان صبحانه تو ایل گلی

 

بازی کردنت

پسندها (2)

نظرات (12)

♥ مامان مهیلا♥
3 آذر 93 14:54
شش ماهگی علی جووووون مبارک علی هم مثل مهیلا بد غذاست راستی آبلیمو زدم خورد ولی باز ریفلاکسش کرد و نتونست شیر بخوره مکافاتیم داریم ما..... راستی علی شیر میخوره؟ ببوسش دلمون براتون تنگ شده
مامان مرضیه
پاسخ
گلم..شیر گاهی میخوره و گاهی نمیخوره..راستی علی هم بدجور رفلاکس داشت..بعد دکتر بهش قطره ی متاپرکلامید داد....فقط یکبار دادم خوب شد خدا رو شکر...تو هم امتحان کن...یکی دوبار بده
مامانی
3 آذر 93 15:14
فدای پسری چه شیرین شده
مهزاد مامان عرفان
3 آذر 93 17:14
سلام عززم مباركه 6 ماهگي علي جون مرضيه جونم. عزيزم مگه به پسرت ماست ميدي؟ ماست كه از ماه بعد هستش گلم. عادت به سرنگ نده خانومي. بزار با قاشق غذا بخوره. عزيزم توي اين هوا بچه رو ميبري بيرون ميخواي مريض نشه؟ خصوصا تبريز هميشه سرده. عران فقط براي دكتر و بهداشت و جاي خيلي واجب ميره بيرون. نمي خوام مريض بشه . باز يخورده سينه اش خر خر ميكنه كه دكتر دوا داده. عزيزم باباها گاهي حوصله ندارن. به دل نگير. يه چيزي كه باباها رو از زندگي زده ميكنه زودرنجي و دلخوري مامانا هستش. اصلا به خودت نگير. من هروقت باباي عرفان عصباني بشه كه زود گذر ميشه يا بهش ميخندم يا ميرم دنبال كار خودم. بزار خودش به رفتارش فكر بكنه مطمئن باش پشيمون مشه و خودش مياد عذرخواهي ميكنه.
رضوان
3 آذر 93 17:44
جیگررررت علی جووونی...وای از بدغذایی نگو که رادین از 4 ماهگیش منو کشته با این غذا خوردنش
مهزاد مامان عرفان
3 آذر 93 22:41
عزيزم سلام فرني خيلي شل بچه ها رو كلافه ميكنه. يكم سفتش كن. نترس. ميخوره
ترنم
4 آذر 93 12:22
6 ماهه شدن علی جون مبارک چه خوش لیقه دسرت خیلی قشنگه دستت درد نکنه علی جون چه بامزه شده موقع غذا خوردن وای کی بشه امیر مهدی منم به غذا خوردن بیافته دو ماه دیگه باید صبر کنم
دنیا
4 آذر 93 13:55
فدات بشم چقدر تو نازی
مامان مهنا
4 آذر 93 15:43
سلام گلم 6ماهگی قندعسل مبارک گلم توفرنیش گلاب یانبات یایه کم پودرنارگیل بریز انشالله که بخوره البته مهنای منم دوسه قاشق بیشترنمیخوره
مامان رهام
5 آذر 93 17:15
6ماهگیت مبارک باشه علی جون.به به دست مامانی دردنکنه چه ژله خوش رنگ ورویی.بووووس برا علی کوچولو
مامان الیار
6 آذر 93 10:18
قند عسل 6 ماهگيت مبارک. ماشالله خيلي شيرين شدي خاله بوووووس ماماني دست شماهم درد نکنه چه دسر هاي خشگلي درست کردي
مامان شهناز
7 آذر 93 16:03
سلام علی جون شش ماهگی مبارک عزیزم
مامانی
9 آذر 93 12:40
ممنونم برای انرژی مثبتت، دعا می کنم گل پسرت همیشه سالم و سلامت باشه