پنج ماهگی پسرم
سلام.♥♥♥♥ پسرم و دوستای گلم. . ببخشید زیاد تاخیر کردم آخه سرم بدجور گرمه الانم بطور خلاصه وار اتفاقات این یک ماه رو مینویسم.. اول اینکه پنج ماهگی ات مبارک.★★♣♣.یک آبان شما پنج ماهگی ات تموم شد و وارد ماه شش شدی.. پسرم ما یک ماه کامل خونه ی مامان جون بودیم چون اونا حج بودن و ما مراقب خاله و دایی بودیم.و شما همچنان بد شیر میخوردی تا اینکه از 4ماه و پانزده روزگی ات بهت فرنی دادم که با دادن اون خوابت بهتر شد و شیر خوردنتم ماشالله هزار ماشالله بهتر شد..البته فقط سه روز فرنی خوردی.بعدش دیگه فرنی نمیخوری... ما که خونه ی مامان سارا بودیم بابایی واسه کاری رفته بود تهران..و به من خیلی سخت گذشت. آخه شما...
نویسنده :
مامان مرضیه
13:41